آی تی پورت

صنعت سینما و بازی دو صنعتی هستند که همواره در ارتباط با یکدیگر به سر می برند. چه بخواهید چه نخواهید این ارتباط جاودان است و کسی هم نمی تواند این ارتباط را از بین ببرد. گاهی اوقات از هم درس هایی می گیرند و گاهی اوقات هم با برخی ویژگی ها همدیگر را نابود می کنند. پس میتوان این دو صنعت را هم رقیب و هم دوست هم دانست ( که در انتها به همان دوستی منتهی می شود زیرا رقابت سالم با دوستی معنای برابری دارد ). حال قصد داریم در ادامه به بررسی برخی از بازی هایی بپردازیم که ارزش فیلم شدن را دارند و جزء برترین فیلم ها نیز خواهند شد.

شیطان درون – ترس واقعی در سینما نیاز است!

این چند ساله اصلا شاهد فیلم های ترسناک خوبی نبوده ایم. البته این را هم بگویم خود من زیاد اهل فیلم ترسناک نیستم و زیاد اینگونه فیلم ها نیستم اما به هر حال به پاس علاقه ای که به سینما دارم در سبک های مختلف اخبار آنرا دنبال میکنم و از اخباری که دنبال میکنم یک چیز را فهمیده ام و آن هم این است که این چند ساله فیلم خوبی در ژانر ترس منتشر نشده. بنابراین باید یک دستی بر روی این ژانر از سینما کشید. شیطان درون بازی ای است که باید گفت به شدت پتانسیل یک فیلم سینمایی را داراست که مخاطب را وادار به وحشت واقعی کند. داستان را آن گیمر های حرفه ای میدانند. داستان فیلم از همین اول کاری محیاست. داستان کاراگاهی به نام سباستین که وارد یک تیمارستان شده و ناگهان در آن گیر می کند و این تیمارستان یک تیمارستان جن زده است که کلی زامبی و موجودات وحشتناک در آن وجود دارد. حال چرا پای سباستین به این تیمارستان بازی می شود؟ به خاطر یک قتل. یک قتل در این تیمارستان صورت گرفته و سباستین مسئولیت این پرونده را به عهده گرفته. حال با مطرح شدن دشمنی به نام boxhead باید گفت کار برای سباستین سخت تر هم می شود. مرد جعبه ای یا همان boxhead دشمن اصلی ماجراست و سر و ته آن خف و وحشت است و چنان بی رحم است که هیچکس از پسش بر نمی آید و قرار است تا انتهای بازی مخاطب را سر کار بگذارد. حال چرا مخاطبین را در فضای سینما سر کار نگذارد؟ مخصوصا اینکه شینجی میکامی معروف هم این بازی را به نگارش در آورده پس اگر فیلمش ساخته شود سراسر خف و وحشت خواهد بود.

فرقه قاتلین (اتحاد) – همان شهرآشوبی همیشگی!

شاهکاری به نام بینوایان را دیده اید؟ موضوعش چه بود؟ انقلاب فرانسه؟ خب. اگر در فضای انقلاب بزرگ و وحشتناک فرانسه یک سری آدم در قالب یک لباس مخصوص در کنار شما باشند تا کاری کنند که انقلاب زودتر تمام شده آن هم با نتایج خوش خوشحال نمی شوید؟ تجربه ای که وصف کردنش خیلی سخت است. اما جذاب، برای اولین بار قرار است که در فضای این انقلاب قرار گرفته و تاریخ را از نگاه یوبی سافت تجربه کنیم. نسخه جدید بازی فرقه قاتلین قرار است مخاطب را در چنین چارچوبی قرار دهد. منتها اگر فیلمش تولید شود چه؟ یوبی سافت از جمله شرکت هایی است که در زمینه سینما و تلویزیون هم فعالیت های بسیاری داشته و این را می توان با سریال خرگوش ها ثابت کرد منتها در زمینه فیلم های سینمایی تا به امروز هیچ تجربه ای نداشته و هیچ فیلمی نساخته منتها قصد داشته که همیشه از روی بازی هایش فیلم بسازد و از گوشه هایی خبر می رسد که سه بازی فرقه قاتلین، اسپلینترسل و سگ های نگهبان اولین پروژه های موجود برای تبدیل به فیلم خواهند بود که یوبی سافت در برنامه خود قرار داده. منتها بحث فرقه قاتلین از جمله بحث هایی است که هم داستانش محیاست هم امکاناتش. داستان که گفته شد. همان انقلاب فرانسه منتها با وجود یک فرقه مستقل اما عدالت طلب به نام فرقه قاتلین. یعنی اینکه تا حدی در تاریخ دستکاری هایی شده. در مورد امکانات هم باید گفت که با یک فیلم اکشن و استراتژیک و جذاب و مهیج روبرو خواهیم بود که حسابی مخاطب را سر حال می آورد. پس انتظار ساخت چنین فیلمی را باید کشید و باید به ساختش نیز امیدوار بود چون این یوبی سافتی که من میشناسم هر کاری از پسش بر می آید.

فارکرای ۴ – در این دنیا اگر به سراغ مرگ نروید، مرگ شما را در آغوش می گیرد!

مگر می شود که صحبت از فیلم های سینمایی باشد و صحبتی از فارکرای ۴ به میان نیاید؟ فیلم ساختن از روی بازی ای به مانند فارکرای خیلی آسان است چون خیل عظیمی از فیلم های هالیوودی با همین سبک ساخته می شود. منتها باید سعی شود که تا حدی که امکان پذیر است این فیلم تبدیل به یک بلک باستر درجه یک نشود. دنیای فارکرای همیشه یک روایت ثابت و جذاب داشته است. یک شخصیت خوب و بد در کنار هم مکمل شده و تبدیل به یک ماجرای ماندگار می شوند. یوبی سافت در بازی فارکرای به خوبی نشان داده که توانایی این را دارد که شخصیت پردازی فوق العاده ای از خود نشان دهد. شخصیت های منفی این سری بازی هم بیش از شخصیت اصلی بازی طرفدار دارند. پس همه چیز جور شد. یکی از نیاز های اساسی فیلم های هالیوودی شخصیت منفی جانانه و خیلی خوب است. فارکرای هم که چنین چیزی را در دستان خود دارد پس همه شرایط ساخت فیلم از این اثر محیا است. منتها یک چیز مهم این وسط باقی می ماند. چه داستانی بسازیم از این اثر؟ سوال سختی است. نه؟ همیشه یکی از مهم ترین مسائل در سینما داستان است. خوب پس باید داستان خیلی خوبی را برای چنین فیلمی جور کرد. اما چطور؟ فیلم فضای محدودی نسبت به بازی دارد. اینگونه نیست که به راحتی کلی اتفاق بتوان در یک فیلم دو ساعتی محیا کرد تا مخاطب را روی صندلی اش نگه دارد. پس چگونه میتوان داستانی پیچیده برای چنین فیلمی طراحی کرد؟ خب. در توضیح این مسئله بابد گفت که محدود کردن فضای بازی ای به مانند فارکرای سخت ترین کار ممکن است. چرا؟ خودتان هم اگر بازی را تجربه کرده باشید دیده اید که کلی کار از جمله جنگ با حیوانات ، شکار آنها ، جنگ در کوه ها و اینگونه کارها را امکانش را دارید. حال اینکه چگونه باید چنین فضای بزرگ و به نوعی open world ای را تبدیل به یک فیلم کرد تبدیل به مهم ترین مشکل سازندگان چنین فیلمی خواهد شد. با توجه به اینکه داستان نسخه جدید فارکرای بر پایه شخصیتی به نام ajay ghale است که میخواهد به وصیت مادرش عمل کرده و در کوه های خیالی کایرات میخواهد به وصیت مادرش تعیین کند میتوان روندی را برای داستان فیلمی از روی این بازی پیشبینی کرد. میتوان اینچنین پیشبینی کرد که بر اساس اطلاعات کمی که از داستان بازی موجود است ای جی و تیمی که وی را همراهی می کنند ناگهان با آنتاگونیست ماجرا یعنی pagan min روبرو می شوند و این دو با یکدیگر وارد رقابت و جنگی بزرگ در کوه های کایرات می شوند و حال شخصیت اصلی نمی تواند به این زودی ها به وصیت مادرش عمل کند زیرا گیر مشکل بزرگتری می افتد و مجبور است که با این مشکل مبارزه کند و در انتها هم پیروز میدان به وصیت مادرش عمل کرده و تیتراژ فیلم آغاز می شود. پس تا حدی قابل پیشبینی است که اگر قرار باشد فیلمی از روی فاکرای ساخته شود داستان از چه قرار خواهد بود منتها چون یوبی سافت اعلام کرده که هر ثانیه از بازی داستان است پس باید گفت فضای پیچیده تری در راه است. همانطور هم که گفتم نگران جلوه های ویژه و اینگونه چیز ها نباشید زیرا بازی ای به مانند فارکرای قدرت تبدیل به یک فیلم پر پیچ و خم و جذاب را خواهد داشت.

آخرین ما – تراژدیک ، پر تنش و جذاب

اثری به مانند آخرین ما که از زیر دست های ناتی داگ رد شده را خیلی ها بازی کرده اند و البته فروش خیلی خوبی هم داشت. منتها من نتوانستم تجربه اش کنم اما تا حدی با فضای آن آشنایی دارم و از بیشتر بخش های آن مطلع هستم. باید گفت فیلمی اگر بخواهند از رویش بسازند فیلم نمی سازند بلکه یکی از بهترین پروژه های تاریخ را در دستان خود می گیرند. آخرین ما هم داستان خیلی خوب و پخته ای دارد و هم فضای خیلی خوبی برای ساخت فیلم. فضای به شدت اسفناک و تراژدیک فیلم به درد یک فیلم درام به شدت هیجان انگیز می خورد. اگر هم خواستند می توانند اکشنش کرده و درگیری های زیادی بین شخصیت ها و بازیگران به وجود آورند تا فیلمی اکشن تحویل دهند. منتها یک مسئله بسیار مهم را باید در ساخت این فیلم به آن بسیار توجه کرد. فضای این بازی خیلی نیاز به این دارد که طراحی بسیار دقیقی روی آن صورت گیرد و به گریم بازیگران هم باید توجه بسیاری شود زیرا بازیگران باید از چهره بسیار ناامید کننده ای برخوردار باشند زیرا جوی که این فیلم به همراه خود خواهد داشت کمتر عنوانی به همراه دارد. البته شنیده شده که بازیگران این فیلم معرفی شده اند و بزودی شاهد این فیلم خواهیم بود.

بایوشاک (بی کران)

من مانده ام اصلا من درمانده ام. می دانید چرا؟ لیستی از صد هزار بازی تاریخ هم بیاورید من هیچ بازی ای را نمی توانم با بازی ای به مانند بایوشاک عوض کنم زیرا هیچ عنوانی اصلا قابل قیاس با چنین بازی این نیست. می دانید چرا؟ بایوشاک اصلا آدم را درمانده می کند. جوری که حتی توضیح اینکه با چه عنوانی طرف هستیم هم مخاطب هنگ کند. یعنی بازی تا این شدت خوب است. ساخت فیلم از روی اثری به مانند بایوشاک نیازمند هنر خاصی است و البته باید گفت بر خلاف بازی های قبل بیشتر از هر بازی ای ارزش فیلم شدن را دارد زیرا بر خلاف خیلی از بازی ها از فضای به شدت دراماتیک و البته اکشنی برخوردار است و متن داستانی خیلی خوبی هم دارد. خیلی از شما ها این بازی را کرده اید پس حتما حرف مرا می فهمید. فیلم ساختن از بایوشاک تفکری است که در خیال هیچ مخاطبی نمی گنجد. اما اگر به واقعیت تبدیل شود چه می شود. داستان که در فضای دنیاهای موازی می گذرد. پس از خیال داستان راحت باشیم که داستان آن با بهترین جزییات خواهد بود اما نگران کننده ترین بخش ماجرا مربوط به جلوه های ویژه این بازی است. باید از هر گونه فضای جذابی استفاده کرد تا بتوان چنین فیلمی ساخت. از فضای آبی و دریا، از هوا، از ساختمان های بزرگ و مذهبی، از محیط های شهری و البته یک شهر روی هوا که اسمش هم بگذارند کلمبیا. پس درگیری ها بیش از این است. در بخش های دیگر هم باید گفت که وسعت بازی بایوشاک تا حدی است که ساخت فیلم از روی آن یک ریسک محسوب می شود. چرا؟ زیرا اگر فیلم بدی تحویل جامعه دهید صدای چیزی بالغ بر میلیارد ها طرفدار جهانی را در خواهید آورد. پس هر کسی که ریسک چنین کاری را خرید عواقبش هم پای خودش.

در انتها باید گفت که بیش از اینها عنوان وجود دارد که ارزش فیلم شدن را داشته باشد منتها به خاطر اینکه فضای مقاله محدود بود بهترین آنها را معرفی کردیم و بایوشاک برنده نهایی این لیست بود.