۵ کاری که رهبران بزرگ انجام میدهند
هیچکس انتظار ندارد، مدیرش نلسون ماندلا یا ریچارد برانسون بعدی باشد، اما هر مدیری باید مشتاق تبدیل شدن به رهبر بهتری باشد. درست است که هرکس میتواند مدیر باشد و با کارتهای خود بازی کند، اما هرکس نمیتواند یک رهبر بزرگ باشد. تصور اشتباهی که وجود دارد، اینست که اغلب فکر میکنند رهبر بزرگی بودن به معنای بهترین است، اما اینطور نیست. رهبری بزرگ در مورد یک نفر نیست، بلکه مربوط به یک تیم است. رهبر بزرگ شدن، یک فرآیند مداوم است اما شما میتوانید مطمئن باشید هر رهبر بزرگی میداند که این ۵ کار را باید انجام دهد.
مانع “ما” و “آنها” را بشکنید
آیا تابحال جایی کار کردهاید که مدیران برای اشاره به تیم کاری دائما از “شما” به جای “ما” استفاده کرده است؟ اینجور محیطهای کاری برای هیچکس مفید نیست و فقط کارکنان احساس میکنند دائما در حال جنگ با مدیریت هستند و هیچ راهی برای برقراری ارتباط با مدیر وجود ندارد.
مدیران بزرگ مردم را تحقیر نمیکنند تا خودشان قدرتمند بنظر بیایند – آنها دیگران را قدرتمند میکنند و در نتیجه یک تیم قدرتمند خواهند داشت. پس یعنی همیشه باید این باشد، “ما چه کاری انجام خواهیم داد؟” و “چگونه ما میتوانیم این مشکل را حل کنیم؟”.
آماده کمک به همه باشید
ایجاد فرهنگ “کمک کردن و خواستن” یک راه خوب برای رسیدن به موفقیت در محل کار است. متاسفانه بیشتر ما با ارائه و درخواست کمک کردن احساس راحتی نمیکنیم، زیرا ما نگران این هستیم که بخاطر ندانستنمان مورد قضاوت قرار بگیریم. اما یک فرد نمیتواند همهچیز را بداند. بجای اینکه چند روز از وقت خود را صرف یادگیری چیزی کنید، بهتر است از کسی که آنرا میداند، بپرسید و به راحتی مشکل را در چند ساعت حل کنید. رهبران بزرگ اهمیت داشتن یک تیم صمیمی که اعضایش احساس خوشحالی میکنند و آماده کار و کمک به یکدیگر هستند را درک کردهاند.
از توان مثبتبودن بهره بگیرید
هیچ شکستی وجود ندارد – فقط فرصتهای یادگیری وجود دارند. مهم نیست چه وضعیتی دارید، منفینگری هیچ کمکی به شما نمیکند. واکنشهای منفی از طرف مدیران، تنها روحیه تیم را خراب میکند و بهرهوری کار را کاهش میدهد.
هر وضعیتی که نتیجه نامطلوبترین پیامدهای کار شماست میتواند برای بدست آمدن نتایج مطلوب در آینده مورد استفاده قرار گیرد. تحریک احساسات مثبت افراد باعث ارتقای توجه بصری، افزایش انگیزه برای انجام کار و باز بودن مردم برای دریافت بازخورد و امتحان کارهای جدید میشود. و این تنها چیزی است که ما رهبران از تیم خود میخواهیم، درست است؟
کار سخت را دیکته نکنید، الهام ببخشید
گفتن اینکه سختتر کار کنید، همیشه موجب تحقق این دستور نمیشود. افراد باید در کاری که میکنند انگیزه و شور داشته باشند.
القای شور و شوق به شرکت که به معنای رشد فرهنگ یک شرکت و ساختهشدن یک تیم از افراد همفکر است، مدتی زمان میگیرد. رهبران بزرگ معمولا یک هدف قابل رویت بلندمدت برای تشویق افراد به دیدن نمای بزرگتر دارند. آنها وظایف کاری روزانه را به قسمتهای کوچکتر و دستیافتنی تجزیه میکنند. اگرچه هر کارمند برروی یک قسمت کوچک کار میکند، آنها میتوانند ببینند که در حال کمک به یک ایده کلی هستند
چالشبرانگیزترین چیزی که برای مدیران وجود دارد، توانایی اعتماد به کارکنان در انجام درست کارشان است. همچنین به عنوان یک قاتل بهرهوری، دخالت بیش از حد در کار کارکنان و احترام نگذاشتن به توانایی آنها میتواند موجب خسارت به کسب و کار شما شود.
رهبران بزرگ به کارکنان خود اعتماد کرده و میدانند که آنها میتوانند کار خود را بدون دخالت و راهنمایی کسی انجام دهند. به یاد داشته باشید، شما برای استخدام تیم خود دلیل داشتهاید. رهبران فقط باید ابزار مناسب و محیط کاری خوب را برای موفقیت کارکنانشان در کار خود فراهم کنند.
رهبری بزرگ با ارتباطات در سراسر شرکت و توانمندسازی افراد با شناخت نقاط قوت آنها و دستاوردهایشان به عنوان یک تیم، نه یک فرد به دست میآید. این نکات را در نظر بگیرید و در راه موفقیت محل کار خود تلاش کنید.
ترفند شما برای مدیریت شرکت خود چیست؟ آیا فکر میکنید مدیر مستبد بهتر است یا مدیری که با کارکنان خود مشورت میکند؟ نظرتان را با آیتی پورت در میان بگذارید.